زنانی که با گرگها میدوند (افسانهها و قصههایی دربارهی کهن الگوی زن وحشی)
دکتر کلاریسا پینکولا اِستِس – ترجمهی سیمین موحد
در درون هر زنی نیروی قدرتمندی زندگی میکند آکنده از بصیرت، شور، خلاقیت و دانش بیزمان. او همان "زن وحشی" است که طبیعت غریزی زنان را نمایندگی میکند. اما این موجود به گونهای در حال انقراض است. دکتر کلاریسا پینکولا استس، در زنانی که با گرگها میدوند با استفاده از گنجینهی غنی داستانهای اساطیری، کهن الگوها، افسانههای پریان و قصههای ملل، راه اتصال مجدد به این نیروی قدرتمند و سالم طبیعت غریزی زنان را نشان میدهد. ما با خواندن این قصهها و تفسیر آنها از سوی خانم استس دراین کتاب بسیار ارزشمند، بار دیگر میآموزیم که به "زن وحشی" درونمان مهر بورزیم، ارج بنهیم و او را همچون موجود جادویی و درمانگر روح خویش بپذیریم. دکتر استس در این کتاب برای توصیف روح و روان زنان ادبیات جدیدی خلق کرده است. این روانشناسیِ زنان به اصیلترین شکل خود است که بر پایهی دانش روح استوار است. در اینجا کلمهی وحشی به مفهوم منفی امروزی آن، یعنی مهار نشدنی، مد نظر نیست، بلکه بنابر مفهوم اصلی آن، یعنی زندگی کردن به صورت طبیعی، به کار برده شده است؛ زندگیای که فرد در آن از انسجام درونی و محدودههای سالم برخوردار است.
من به خاطر کتاب زنانی که با گرگها میدوند از دکتر کلاریسا پینکولا استس متشکرم. این اثر به خواننده نشان میدهد که جسور بودن، پر مهر بودن و زن بودن چقدر شکوهمند است. هر کسی سواد خواندن دارد باید این کتاب را بخواند."مایا آنجلو"