خواندنی :: آرشیو

آرشیو

دل‌گفته‌های تنهایی | حرف‌هایی که از دل، سر می‌روند

آرشیو

دل‌گفته‌های تنهایی | حرف‌هایی که از دل، سر می‌روند

شاعر؛ حسود هم که باشد، حریص نیست. نَمِ شعری، قانعش می‌کند. [محمدعلی بهمنی]

طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب با موضوع «خواندنی» ثبت شده است

دنبال پی.دی.اف رمانی بودم که چند سال پیش خوانده‌ام و نامش خاطرم نیست! در عوض کتاب دیگری یافتم که هنوز نخوانده حس می‌کنم بسیار ارزنده است. نسخه‌ی اسکن شده‌ی کتاب داستان‌های ایران باستان، نگارش دکتر احسان یارشاطر، 1351  این هم سایت منبع کتابناک

۹۵/۰۲/۰۵ | ۲۰:۵۹
آدرینا
راز سایه - دبی فورد - مترجم: نغمه رحمانی
اگر بخواهید!  
دبی فورد در این کتاب راز تغییر زندگی را به شما نشان می‌دهد. در سایه‌ی شخصیت هر انسانی عظمتی نهفته است. خیلی از ویژگی‌های شخصیتی که ما آن را از خود طرد می‌کنیم یا انکارشان می‌کنیم، موهبتی هستند که خداوند درون ما قرار داده است. کافی است تا زوایای وجودی خود را بشناسیم و از آن برای تغییر زندگی استفاده کنیم. دبی فورد سایه‌های وجودی شما را روشن می‌کند و راه استفاده از آن‌ها را برای زندگی بهتر به شما نشان می‌دهد.

۹۵/۰۱/۰۷ | ۱۸:۰۷
آدرینا
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد - اوریانا فالاچی - ترجمه‌ی زویا گوهرین
در پست‌های پیشین کتاب‌خوانی، نوشته‌ی پشت جلد و یا مقدمه‌ای از کتاب را می‌نوشتم. اما این‌بار چون کتاب را به صورت فایل صوتی دانلود کرده‌ام، دستم از نوشتن کوتاه است. لینک منبع را منتشر می‌کنم تا خودتان پیگیر کتاب شوید. دانلود کتاب صوتی نامه به کودکی که هرگز زاده نشد - اوریانا فالاچی

۹۴/۱۲/۲۸ | ۱۰:۳۲
آدرینا
عقاید یک دلقک - هاینریش بُل - ترجمه‌ی محمد اسماعیل‌زاده 
برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات 1972 و گئورک بوخنر 1967
در این چند هفته‌ی آخر، مهم‌ترین تمرینی را که یک دلقک باید انجام دهد، یعنی تمرین حرکات صورت را، انجام نداده بودم. دلقکی که اساسا با حرکات اعضای صورتش باید تماشاگر را جذب کند، می‌بایستی سعی کند دائما عضلات صورتش را تمرین دهد. قبلا همیشه پیش از شروع تمرین، مدتی روبروی آینه می‌ایستادم و در حالی که زبانم را از دهن خارج می‌کردم، خودم را از نزدیک نظاره می‌کردم تا احساس بیگانگی را از بین ببرم و به خودم نزدیک‌تر شوم. بعدها دست از این کار برداشتم و بدون اینکه از عمل خاصی کمک بگیرم، حدود نیم‌ساعت در روز به خودم می‌نگریستم و این کار را آنقدر ادامه می‌دادم که حضور خودم را نیز از یاد می‌بردم؛ از آنجایی که در من تمایلات خودستایی وجود ندارد، بارها در زندگی‌ام چیزی نمانده بود که کارم به جنون بکشد. بعد از انجام این تمرین‌ها خیلی راحت وجود خودم را فراموش می‌کردم، آینه را برمی‌گرداندم و اگر بعدا در طول روز به شکلی تصادفی خودم را در آینه می‌دیدم، وحشت می‌کردم؛ آن کسی که در آینه می‌دیدم، مردی غریبه در حمام و یا دست‌شویی منزل من بود، کسی که نمی‌دانستم آیا او موجودی جدی است یا مضحک، مردی با بینی دراز و صورتی بسان ارواح، و آن وقت بود که از ترس تا آنجا که توان داشتم با سرعت پیش ماری می‌رفتم تا خودم را در چشمان او نظاره کنم تا از واقعیت وجود خویش مطمئن شوم. از متن کتاب

۹۴/۱۲/۱۱ | ۱۹:۱۲
آدرینا
نیمه‌ی تاریک وجود - دبی فورد - مترجم: نغمه رحمانی
چه چیز را از خود پنهان می‌کنیم؟ چرا بیش از حد در مقابل دوستانِ خودخواه و همکاران تنبل و یا گستاخی اعضای خانواده یا خشونت غریبه‌ها عصبانی می‌شویم؟ 
دبی فورد خاطرات تلخ و شیرین گذشته را که احساسات و خصوصیات فعلی ما را ترسیم می‌کند، شرح می‌دهد. او در این کتاب روشن می‌کند که ما چگونه به عمد یا غیرعمد نیمه‌ی تاریک شخصیتمان را نادیده می‌گیریم. ما با پذیرفتن ماهیت واقعی وجودمان به خودمان این امکان را می‌دهیم تا درست و خوب زندگی کنیم. دبی فورد نشان می‌دهد چگونه با پذیرش ضعف‌هایمان، می‌توانیم آن‌ها را به نقاط قوت تبدیل کنیم.

۹۴/۱۲/۰۵ | ۰۹:۳۰
آدرینا
عشق سال‌های وبا - گابریل گارسیا مارکز - برگردان: کیومرث پارسای
عشق سرخ است! سرخِ سرخ به رنگ خون؛ با همان صلابت که از عقیق زخم سینه به بیرون می‌تراود و شقایق و لاله بر گستره‌ی زمین می‌پروراند. عشق آبی نیست! اگر اندوهی دارد، میرا و فانی و شادی‌هایش اما جاودانی است. هرگز نمی‌میرد، جان می‌بخشد و گاهی نیز جان می‌ستاند! ولی همیشه زنده است.

۹۴/۱۱/۲۹ | ۱۰:۱۸
آدرینا
زنانی که با گرگ‌ها می‌دوند (افسانه‌ها و قصه‌هایی درباره‌ی کهن الگوی زن وحشی) 
دکتر کلاریسا پینکولا اِستِس – ترجمه‌ی سیمین موحد
در درون هر زنی نیروی قدرتمندی زندگی می‌کند آکنده از بصیرت، شور، خلاقیت و دانش بی‌زمان. او همان "زن وحشی" است که طبیعت غریزی زنان را نمایندگی می‌کند. اما این موجود به گونه‌ای در حال انقراض است. دکتر کلاریسا پینکولا استس، در زنانی که با گرگ‌ها می‌دوند با استفاده از گنجینه‌ی غنی داستان‌های اساطیری، کهن الگوها، افسانه‌های پریان و قصه‌های ملل، راه اتصال مجدد به این نیروی قدرتمند و سالم طبیعت غریزی زنان را نشان می‌دهد. ما با خواندن این قصه‌ها و تفسیر آن‌ها از سوی خانم استس دراین کتاب بسیار ارزشمند، بار دیگر می‌آموزیم که به "زن وحشی" درونمان مهر بورزیم، ارج بنهیم و او را همچون موجود جادویی و درمان‌گر روح خویش بپذیریم. دکتر استس در این کتاب برای توصیف روح و روان زنان ادبیات جدیدی خلق کرده است. این روان‌شناسیِ زنان به اصیل‌ترین شکل خود است که بر پایه‌ی دانش روح استوار است. در این‌جا کلمه‌ی وحشی به مفهوم منفی امروزی آن، یعنی مهار نشدنی، مد نظر نیست، بلکه بنابر مفهوم اصلی آن، یعنی زندگی کردن به صورت طبیعی، به کار برده شده است؛ زندگی‌ای که فرد در آن از انسجام درونی و محدوده‌های سالم برخوردار است.  
من به خاطر کتاب زنانی که با گرگ‌ها می‌دوند از دکتر کلاریسا پینکولا استس متشکرم. این اثر به خواننده نشان می‌دهد که جسور بودن، پر مهر بودن و زن بودن چقدر شکوهمند است. هر کسی سواد خواندن دارد باید این کتاب را بخواند."مایا آنجلو"

۹۴/۰۹/۲۵ | ۲۰:۰۲
آدرینا