دلم برایت تنگ میشود را از یاد مبر
چهارشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۳۴ ب.ظ
بوسهی بدرقه را خواب بودی دیشب، که بر گونهات زدم. میدانم چمدانت را دست گرفتهای و رفتن را شماره میکنی. سفرت سلامت عزیز دوست داشتنی. راستی! لابهلای روزهای خوشی که گذشت، چند ورق یادگاری برایت گذاشتهام. بگذار دوبارهای که به هم میرسیم را لبخند، سلام دهیم. فنجانم را دست گرفتهام، پشت پنجره، شومینه هم آتشش گرم است. در را باز بگذار؛ که بهمن، با کفشهای برفیاش میهمان است آذرم...
۹۲/۰۹/۲۷