خوب بودن ورای دینمداریست
شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۳۹ ب.ظ
دروغ گفتن و تهمت زدن به دیگران و پشت سر آدمها حرف زدن کار نکوهیدهایست. و دقیقا چند درصد از ما مبراییم از این کارها؟ خیلی خیلی کم، نه؟! امروزه چقدر میشود به حرفها اعتماد کرد؟ چقدر میشود روی آدمها حساب کرد و قبولشان داشت؟ میخواهم از دورو بازی کردنهایمان بگویم. از نفع من در آن است؟ باشد و اگر سودی درش نیست، خیر. میخواهم از بدقولیهایمان بگویم. از گله و شکایتهایمان که فقط انگشت اتهام را به سوی دیگران نشانه میبرد و فراموشمان میشود که دیگران هم از بدرفتاریهای ما حق اعتراض دارند و چرا کاری که بد است را خود مرتکب میشویم؟ شعارگونه، آرمانی، اصلا بگوییم فانتزی! حرف من این است که اگر انسانیت داشته باشیم دیگر مهم نیست دین و مذهب و عرف جامعهمان چیست. دروغ همیشه و همهجا مذمت میشود. بدگوییها و بداخلاقیها همهجای دنیا مورد انتقاد قرار میگیرد. حسادت و خشم و تزویر، برای همه ناخوشایند است. پس چرا عالِمِ بیعمل شدهایم؟ چرا میدانیم و انکار میکنیم؟ چرا قبل از قضاوت دیگران و محکمه برپا کردنهایمان، پیش از هر چیز خودمان را داوری نمیکنیم؟ مگر جز این است که دستی که به سوی دیگری نشانه میرود سه انگشتش رو به خودی دارد؟ انصافمان کجاست...؟
۹۴/۰۹/۲۱