گرامافون 6
پنجشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۱:۱۱ ب.ظ
به پای تعریف میگذارم حرف رفقایم را؛ اینکه میگویند گاهی سلیقهات متعارف نیست. پیشنهاد موسیقاییِ اینبارم؛ هفتهی دلتنگی - رضا یزدانیِ جان
هفته بدون تو شروع میشه، با شنبهای که بدتر از مرگه. فرقی نداره تو کدوم فصلیم، دنیای من بیتو پُر از برگه. یکشنبه رو باید مدارا کرد، با خاطراتی که پُرم کردن. با آدمایی که تو این مدت، با حرفاشون دلخورم کردن. با هر دوشنبه اشک میریزم، کی گفته دیوونگی حد داره. نیستی بگی خیلی دوسم داری، نیستی بگی امشب نود داره. بیتو که چیزی مثل سابق نیست، رفتی و با تو دلخوشی رفته. رفتی و تیکهتیکهی قلبم، جامونده بین روزای هفته. حافظ یا تجریش، سعدی یا ملت؛ امشب اگه بودی کجا بودیم، با نصف قیمت فیلم میدیدیم، ما هر سهشنبه سینما بودیم. جز لحظهای که دست تکون دادی، از چهارشنبه چیزی یادم نیست. ابرای بارونزا رو برگردون، مردی که اشک نریزه آدم نیست. من موندم و این کوچههای خیس، من موندم و همراهی چترت، هر پنجشنبه شعر میخونم، تو سالنهای خالی از عطرت. من تکتک بغضهای دنیا رو، به آخر هفته بدهکارم، با هر غروبِ جمعه میمیرم، با هر غروبِ جمعه میبارم. از وقتی چشماتو رو من بستی، خورشید از دنیای من رفته، من موندم و دلواپسیهامو، دلتنگیهای آخر هفته.
۹۴/۰۹/۲۶