فصل پنجم: شناخت سایه و معرفت نفس
هر یک از ما گنجینهای از طلای ناب در درون خویش پنهان داشتهایم که همانا روح پاک و متعالی و درخشانمان نام دارد. اما این طلای خالص را قشری از خاک پوشانده که از ترسهایمان نشأت میگیرد و همان نقابهای ما هستند.
تغییری که به آن نیاز داریم، تغییر در ادراک است. باید پوستهی خارجیمان را به دیدهی یک محافظ بنگریم؛ نه صرفا مانعی بر سر راه تحقق رویاهایمان.
زمانی که وجود خویش را به تمامی شناختیم دیگر نیازی به حفاظت پوستهی خارجیمان نداریم زیرا نقابها به طور طبیعی از چهرهمان برداشته میشوند و وجود راستینمان به جهان پدیدار میگردد. دیگر نیازی نیست وانمود کنیم که از دیگران برتریم یا پایینتریم، و هر کسی میتواند برابر با ما باشد. پوستهی ما ساختهی ایدهآلهای نفسمان است. نفس هر شخص را باید از دیگران متمایز دانست و روح انسان سبب ارتباط نفوس با یکدیگر میشود.
مردم به آنچه میگویید و آنچه انجام میدهید توجه دارند و در عین حال میتوانند تشخیص بدهند که حرکات و زبان جسمانیتان چقدر با افعال و گفتارتان مغایرت دارد. بنابراین باید خوب به آنچه که به شکل فیزیکی به دیگران منتقل میکنیم دقت نمایید.
نیچه میگوید: "ما هیچ بحثی در مورد اتفاقات گذشتهی زندگیمان نداریم، بحث ما بر سر نحوهی تفسیر وقایع زندگیمان است." تفسیر و تعبیر به راستی سبب التیام مشکلات و رنجهای عاطفی انسان میشود و سرشار از خلاقیت است. "نیمه تاریک وجود - دبی فورد"
۹۴/۱۲/۰۶ | ۲۰:۳۷