طرحِ نگاهت را به سبکِ اسطورههای مینیاتوری تصویر کردم. غافل از پچپچهای قلمت که تو را به ترسیمِ کاریکاتوری از مترسک تشویق میکند. هر دو از دلکشیدههامان پرده برداشتیم و چه دیر نظارهگر شدیم سوءتفاهمِ سبکها را. رنگهای خشکیده بر بوم پوزخند میزدند به دستهایی که استادانه مشقِ عشق کردند! آخرِ تمام رنگبازیها که رنگین نمیشود، گاه خلقتی ننگین است. گاه این دردها زیادی سنگین است... پ.ن: دوسش ندارم :(
۹۲/۰۱/۲۴ | ۲۱:۴۲