بایگانی اسفند ۱۳۹۲ :: آرشیو

آرشیو

دل‌گفته‌های تنهایی | حرف‌هایی که از دل، سر می‌روند

آرشیو

دل‌گفته‌های تنهایی | حرف‌هایی که از دل، سر می‌روند

شاعر؛ حسود هم که باشد، حریص نیست. نَمِ شعری، قانعش می‌کند. [محمدعلی بهمنی]

طبقه بندی موضوعی

۱۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

[دوست دارم زندگی رو - سیروان خسروی] +متن آهنگ در ادامه :)  یه صبح دیگه، یه صدایی توی گوشم می‌گه. ثانیه‌های تو داره می‌ره امروزو زندگی کن فردا دیگه دیره. نم‌نم بارون، می‌زنه به کوچه و خیابون. یکی می‌خنده یکی غمگینه زندگی اینه. همه‌ی قشنگیش همینه. خورشیدو نورو، ابرای دورو. هرچی که تو زمین و آسمونه بهم انگیزه می‌ده. رها کن دیروزو، زندگی کن امروزو. هر روز یه زندگیه دوباره‌ست یه شروع جدیده. دوست دارم زندگی رو، خوب یا بد اگه آسون یا سخت، ناامید نمی‌شم چون دوست دارم زندگی رو. چشماتو وا کن، یه نگاه به خودت تو دنیا کن. اگه یه هدف تو دلت باشه، می‌تونه کل دنیا تو دستای تو جا شه. جاده‌ی دنیا، می‌سازه واست کابوسو رویا. یکی بیداره و یکی خوابه، راهتو مشخص کن این یه انتخابه. اگه ابرای سیاهو دیدی اگه از آینده ترسیدی. پاشو و پرواز کن تو افق‌های پیش روت. اگه به سرنوشت می‌بازی تو بخوای فردا رو می‌سازی. پس دستاتو ببر بالا و بگو: "دوست دارم زندگی رو"

۹۲/۱۲/۱۱ | ۱۹:۴۶
آدرینا
دلتنگی؛ دریای بی‌رحمی‌ست که سرت را زیر آب می‌کند... 

۹۲/۱۲/۱۰ | ۲۲:۴۵
آدرینا
گاهی باید حرف بزنی و بگی، حتی اگه مخاطبت هیشکی نباشه. دوس داری سرریز شی، این همه حرفی رو که جا دادی تو دلت. بگی و کسی نپرسه منظور؟ همیشه من نوشتم، شماها خوندین. بعضیا حرف زدن، بعضیا سکوت کردن، خیلیا هم نخونده رد شدن :) حالا این یه‌بار می‌خوام شما بگین، اگه دوس دارین، اگه حرف دارین. می‌شنوم و جواب می‌دم، می‌شنوم و ساکت می‌مونم. راستی اگه لازم باشه پای دعوا و کتکشم هستم، این یه دفعه رو نه جاخالی می‌دم نه تلافی می‌کنم ;)

۹۲/۱۲/۰۹ | ۱۴:۲۱
آدرینا
همیشه که نباید ذره‌بین دست گرفت و زیر و روی زندگی را کاوید. گاهی زیادی منتظر بودن، لذت حادثه را تلخ می‌کند. بگذار تقاطع زندگی غافل‌گیرت کند...

۹۲/۱۲/۰۵ | ۱۷:۴۹
آدرینا
بگویی، می‌روم! زخمم زدی اما نترس از من، که شاعر شعر خواهد گفت اما شر نخواهد کرد... "مهدی فرجی - خیال خام"  +ادامه‌ی شعر: زنی که عقل دارد عشق را باور نخواهد کرد، که زن با شاعر دیوانه عمرن سر نخواهد کرد. مبادا بشنود یک تار مویش ذله‌ام کرده، که دیگر پیش چشمم روسری بر سر نخواهد کرد. خرابم کرد چشم گربه‌یی وحشی و می‌دانم، عرقریز سگی حال مرا بهتر نخواهد کرد. نکن... مستم نکن من قاصد دردآور عشقم، که شاعر چون لبی تر کرد، چشمی تر نخواهد کرد. جنون شعر من را نسل‌های بعد می‌فهمند، که فرزند تو جز من جزوه‌یی از بر نخواهد کرد. برای دخترت تعریف خواهی کرد: من بودم، دلیل شور "مهدی" در غزل... باور نخواهد کرد. بگویی، می‌روم زخمم زدی اما نترس از من، که شاعر شعر خواهد گفت اما شر نخواهد کرد. از مجموعه "قرار نشد"

۹۲/۱۲/۰۵ | ۱۳:۵۹
آدرینا
[دکلمه‌ی هم‌مرگ - علیرضا آذر] [دکلمه‌ی تومور 2 - علیرضا آذر]  +حتمن گوش بدین، ترجیحن به ترتیب +بعد نوشت: عــــــــــــاشق اولیم :)

۹۲/۱۲/۰۱ | ۱۳:۵۴
آدرینا
منظومه‌ی عاشقانه را با تو خوش است، عمری به غزل حرف زدن با تو خوش است. یارا تو بخوان سِرِّ نگاهی که نگفت، نادیده برفتن رَهِ عشق، با تو خوش است...!

۹۲/۱۲/۰۱ | ۱۲:۵۰
آدرینا