عابری که باز، هم‌شانه‌ی باران خواهد رفت :: آرشیو

آرشیو

دل‌گفته‌های تنهایی | حرف‌هایی که از دل، سر می‌روند

آرشیو

دل‌گفته‌های تنهایی | حرف‌هایی که از دل، سر می‌روند

شاعر؛ حسود هم که باشد، حریص نیست. نَمِ شعری، قانعش می‌کند. [محمدعلی بهمنی]

طبقه بندی موضوعی

عابری که باز، هم‌شانه‌ی باران خواهد رفت

يكشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۲، ۱۱:۳۰ ب.ظ
به وسعتِ تمامِ شاعرانگی که دور شده‌ست زِ من، می‎خواهم واژه‌بافی‌ات کنم. برگ به برگ‌ات را نام نَهم، ریشه در ریشه‌ات گیرم و فرازِ این شکوه را، از بلندای زیبای سِحرانگیزت به غزل کِشم. پاییز من! دلتنگ نیستم که شاعری کنم، اما آنقدر عاشقی سهم برده‌ام که مهرت را، خاطره‌سازی کنم. +ادامه‌ی مطلب: ما آدما زندگیمون دوران داره، یه نظام سینوسی که گاهی رو قله‌ست و گاهی هم ته دره. بیشتر از یه سال شد نوشتن‌های من، یه جورایی انگار داره دورانش سر میاد، دلم نمی‌خواد اینطور شه ولی دست من نیست! این سینوس همیشه رفته و باز هم میره. توالی این فراز و فرودها اجتناب‌ناپذیره اما قلبن می‌گم، صمیمانه و خالص، امیدوارم که قله‌های سینوس‌هاتون بیشتر از دره‌هاش باشه. که اگه دره هم شد، یه زمین سرسبز منظره‌اش باشه :)

۹۲/۰۶/۳۱
آدرینا