گرامافون 14 :: آرشیو

آرشیو

دل‌گفته‌های تنهایی | حرف‌هایی که از دل، سر می‌روند

آرشیو

دل‌گفته‌های تنهایی | حرف‌هایی که از دل، سر می‌روند

شاعر؛ حسود هم که باشد، حریص نیست. نَمِ شعری، قانعش می‌کند. [محمدعلی بهمنی]

طبقه بندی موضوعی

گرامافون 14

چهارشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۵۶ ب.ظ
گروه هفت - اولین عشق

چه‌جوری پای منو به قصه‌ی خودت کشوندی
چه‌جوری اسیر این حادثه‌ی تازه شدم
من به فکر رد شدن از همه‌ دنیا بودمو
به خودم اومدمو دیدم گرفتار توام
آخرش راهی نموندو من به عشق تعظیم کردم
ساعت زندگیمو با قلب تو تنظیم کردم
آخرش راهی نموند، زورم به چشمات نرسید
شک نکن که با تو این دیوونه از قفس پرید
چه‌جوری..  
نگاهی ساده تبدیل شد به این عشق
شدی تو اولین و آخرین عشق
نذاشتی جلو چشمات برم از دست
 چقد چشمای تو تعیین کننده‌ست (2) 
تو یه حرف تازه‌ای تو دنیام
با تو فهمیدم چیه دلتنگی
من تا حالا گریه نکرده بودم، پای دلتنگیِ هیچ آهنگی
وقتی دور می‌شی ازم می‌میرم 
من نفسم جامی‌مونه تو سینه‌ام
اونقدر اوج می‌گیره احساسم که
همه‌ی دنیا رو بد می‌بینم
چه‌جوری.. 
نگاهی ساده تبدیل شد به این عشق
شدی تو اولین و آخرین عشق
نذاشتی جلو چشمات برم از دست
چقد چشمای تو تعیین کننده‌ست (2) 

۹۴/۱۰/۱۶
آدرینا