وقتی در تاریخ کهن غرق می‌شوم... :: آرشیو

آرشیو

دل‌گفته‌های تنهایی | حرف‌هایی که از دل، سر می‌روند

آرشیو

دل‌گفته‌های تنهایی | حرف‌هایی که از دل، سر می‌روند

شاعر؛ حسود هم که باشد، حریص نیست. نَمِ شعری، قانعش می‌کند. [محمدعلی بهمنی]

طبقه بندی موضوعی

وقتی در تاریخ کهن غرق می‌شوم...

چهارشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۵۷ ب.ظ
مشعل دست گرفته بودم و پلکان‌های معبد سنگ آهک اِنانا را درمی‌نوردیدم که ناگاه مردی از تاریکی برآمد و من هیــع گویان و نبض شقیقه تپان و رُخ‌زردان به چشم‌هایش نگریستم... آن مرد پدرم بود!

۹۵/۰۱/۱۸
آدرینا