در من دو جرعه زندگی مانده، آن هم نجنبی زود می‌میرد... :: آرشیو

آرشیو

دل‌گفته‌های تنهایی | حرف‌هایی که از دل، سر می‌روند

آرشیو

دل‌گفته‌های تنهایی | حرف‌هایی که از دل، سر می‌روند

شاعر؛ حسود هم که باشد، حریص نیست. نَمِ شعری، قانعش می‌کند. [محمدعلی بهمنی]

طبقه بندی موضوعی

در من دو جرعه زندگی مانده، آن هم نجنبی زود می‌میرد...

دوشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۱۲ ق.ظ
باید سکوتی تازه‌تر باشم، چیزی برای حرفْ بودن نیست. یک شهر واژه پشتِ در مُرده، میلی برای در گشودن نیست... این‌ها که گفتم از سکوت است و، حرف نگاهم روی کاغذ ریخت. در چشم‌هایم سوز می‌رفت و، از گونه‌ها قندیل می‌آویخت. چیزی نخواهم گفت باور کن، گاهی سکوت؛ آیینه‌ی داد است. روزی مرا خواهی شنید از دور، بغض ابتدای تُردِ فریاد است. دکلمه‌ی نانحس - علیرضا آذر

۹۵/۰۲/۲۰
آدرینا