سایه‌ها، چه مستانه می‌رقصند :: آرشیو

آرشیو

دل‌گفته‌های تنهایی | حرف‌هایی که از دل، سر می‌روند

آرشیو

دل‌گفته‌های تنهایی | حرف‌هایی که از دل، سر می‌روند

شاعر؛ حسود هم که باشد، حریص نیست. نَمِ شعری، قانعش می‌کند. [محمدعلی بهمنی]

طبقه بندی موضوعی

سایه‌ها، چه مستانه می‌رقصند

چهارشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۱۹ ب.ظ
روزی که پنجره‌ها رو به آفتاب گشوده شوند و پرتوهای طلایی و مطبوع، روحِ آدمی را به نوازش گیرند، به قطع، روزی خوشایند خواهد بود. روزی که مردمانِ شب‌زده، روشنایی را دوست بدارند و دست در دستِ عشق، به شکوهمندیِ جهان، لبخند زنند، به قطع، روزگاری خوشایند خواهد بود. روزی که آدم‌ها، از رنج، چهره در هم فرونبرند، که نگاه از کودکان برنگیرند، که تلاقیِ چشم‌ها را، به دوستی ادامه دارندش، به قطع، روزی خوشایند خواهد بود. روزی که احساسات همه از شوق ریشه یابد، که حرف‌های غم‌آلوده و تلخ، به شعری بدل نگردد، روزی که شاعرانِ این خاکِ افسانه‌گون، از مهربانی‌های بی‌پایان سرایند، به قطع، روزگارِ خوشایندی خواهد بود... :)

۹۲/۰۵/۰۹
آدرینا